صاحب عکسی که ماندگار شد

می‌پرسم: یک انگشتتان کجا رفته ؟می‌گوید: یادم نمی‌آید ترکش کجا برد، فقط دیدم نصفش مانده و می‌خندد.

«سید رضا موسوی فر»، بریده بریده صحبت می‌کند دستهایش می‌لرزد و برای ادای هر جمله ای مکثی طولانی می‌کند. او مهربان و با محبت است همه را می‌نشاند و خودش پایین تر از همه می‌نشیند. اول به شوخی درصد هایش را می‌شمارد و می‌گوید: 15در صد اعصاب و روان دارم. برای حواس پرتی و شیمیایی درصدی ندارم. درصدی هم برای ترکش های خمپاره برایم زدند می‌گویند، مدرک بیاورید که حواس پرتی شما در اثر موج انفجار است و سپس از ته دل می‌خندد و ادامه می‌دهد؛ این خنده دار نیست که مدرک می‌خواهند؟
می‌گویم بابا! من هواپیمای عراقی را که زدم انفجار هواپیما مرا به این روز انداخته است. خلاصه، شیمیایی هستم، اعصاب و روان هستم و با خوردن روزی 16 قرص صحبت کردن برایم بسیار سخت شده است نمازم را شک می‌کنم، حتی در نماز جماعت هم دچار اشکال می‌شوم.
می‌پرسم: مگر شما هواپیمای عراقی را زدید؟
می‌گوید: بله!
می‌پرسم: با چی زدید؟
می‌گوید: نامه تأییدیه‌اش هست با دوشکا ! من 14 یا 15 ساله بودم. همان عکسی که رو جلد کتابها و دفترچه‌ها هست، با همان سن بودم.
می‌ پرسم: امروز که به این عکس نگاه می‌کنید باورتان می‌شود که با این سن و سال یک رزمنده دفاع مقدس بودید ؟
با تحکم می‌گوید: بله
از پسر آقای موسوی می‌پرسم: شما باورت می‌شود پدرت در 15 سالگی بتواند در مقابل دشمنی بجنگد که هر سربازش 5 برابر این رزمنده بوده است؟
می‌گوید: نه وا... ! من ساعتها به این موضوع فکر کردم، هرچه خواستم باور کنم بیهوده بوده و من نتوانستم باور کنم که بابا در 15 سالگی که شاید تفنگش قد خودش بوده، می‌جنگیده!

ادامه ...

محکومیت اهانت به ساحت مقدس رسول اکرم (ص)

اين مصيبت سنگين و سانحه دشوار را به پيشگاه وليّ عصر(ارواحنا فداه) و عموم علاقه‌مندان قرآن و عترت تعزيت عرض مي‌كنيم از ذات اقدس الهي مسئلت مي‌كنيم به بركت ولايت آن امام همام نظام ما, ملت و مملكت ما, دين ما, دنياي ما, جوان‌هاي ما در سايه لطف وليّ الهي از هر گزندي مصون و محفوظ بمانند و دشمنان اسلام مخصوصاً استكبار و صهيونيسم و اهانت‌كنندگان به پيشگاه مقدّس حضرت ختمي مرتبت محمد مصطفي(صلّي الله عليه و آله و سلّم) مخذول و منكوب باشند.

http://www.portal.esra.ir/Pages/Index.aspx?kind=1&lang=fa&id=MjAzMg%3d%3d-WK%2bduHBBN7I%3d&skinid=66


دوران عظمت و افتخار مسلمین

اين مطلب جاى ترديد نيست كه مسلمين دوران عظمت و افتخار اعجاب آورى را پشت سر گذاشته اند , نه از آن جهت كه در برهه اى از زمان حكمران جهان بوده اند و به قول مرحوم اديب الممالك فراهانى (( از پادشاهان باج و از دريا امواج گرفته اند )) - زيرا جهان حكمرانان و فاتحان بسيارى به خود ديده است كه چند صباحى به زور خود را بر ديگران تحميل كرده اند و طولى نكشيده كه مانند كف روى آب محو و نابود شده اند بلكه از آن جهت كه نهضت و تحولى در پهنه گيتى به وجود آوردند و تمدنى عظيم و با شكوه بنا كردند كه چندين قرن ادامه يافت و مشعلدار بشر بود , اكنون نيز يكى از حلقات درخشان تمدن بشر به شمار مى رود و تاريخ تمدن به داشتن آن به خود مى بالد . مسلمين چندين قرن در علوم و صنايع و فلسفه و هنر و اخلاق و نظامات عالى اجتماعى بر همه جهانيان تفوق داشتند و ديگران از خرمن فيض آنها توشه مى گرفتند . تمدن عظيم و حيرت انگيز جديد اروپايى كه چشمها را خيره و عقلها را حيران كرده است و امروز بر سراسر جهان سيطره دارد , به اقرار و اعتراف محققين بى غرض غربى , بيش از هر چيز ديگر از تمدن با شكوه اسلامى مايه گرفته است .

گوستاولوبون مى گويد :

(بعضيها [ از اروپاييان] عار دارند كه اقرار كنند كه يك قوم كافر و ملحدى[ يعنى مسلمانان] سبب شده اروپاى مسيحى از حال توحش و جهالت خارج گردد , و لذا آن را مكتوم نگاه مى دارند , ولى اين نظريه درجه اى بى اساس و تأسف آور است كه به آسانى مى توان آن را رد نمود . . . نفوذ اخلاقى همين اعراب زاييده اسلام , آن اقوام وحشى اروپا را كه سلطنت روم را زير و زبر نمودند , داخل در طريق آدميت نمود و نيز نفوذ عقلانى آنان دروازه علوم و فنون و فلسفه را كه از آن بكلى بى خبر بودند به روى آنها باز كرد و تا ششصد سال استاد ما اروپاييان بودند )

ويل دورانت در تاريخ تمدن مى گويد :

( پيدايش و اضمحلال تمدن اسلام از حوادث بزرگ تاريخ است . اسلام طى پنج قرن , از سال 81 هجرى تا 597 هجرى , از لحاظ نيرو و نظم و بسط قلمرو و اخلاق نيك و تكامل سطح زندگانى و قوانين منصفانه انسانى و تساهل دينى [ احترام به عقايد و افكار ديگران ] و ادبيات و تحقيق علمى و علوم و طب و فلسفه پيشاهنگ جهان بود ) هم او مى گويد :

( دنياى اسلام در جهان مسيحى نفوذهاى گونه گون داشت . اروپا از ديار اسلام غذاها و شربتها و دارو و درمان و اسلحه و نشانهاى خانوادگى , سليقه و ذوق هنرى , ابزار و رسوم صنعت و تجارت , قوانين و رسوم دريانوردى را فرا گرفت و غالبا لغات آن را نيز از مسلمانان اقتباس كرد . . . علماى عرب ( مسلمان)  رياضيات و طبيعيات و شيمى و هيأت و طب يونان را حفظ كردند و به كمال رسانيدند و ميراث يونان را كه بسيار غنى تر شده بود , به اروپا انتقال دادند . . . فيلسوفان عرب ( مسلمان) مؤلفات ارسطو را براى اروپاى مسيحى حفظ و ضمنا تحريف كردند . ابن سينا و ابن رشد از مشرق بر فلاسفه مدرسى اروپا پرتو افكندند و صلاحيتشان چون يونانيان مورد اعتماد بود . . . اين نفوذ ] اسلامى[  از راه بازرگانى و جنگهاى صليبى و ترجمه هزاران كتاب از عربى به لاتين و مسافرتهاى دانشورانى از قبيل گربرت و مايكل اسكات و ادلارد باثى به اندلس اسلامى انجام گرفت .

 ( انسان و سرنوشت / ص 11 )

 

به یاد شهیده آمریکا ، راشل کوری

راشل کوری با اینکه وطنش در المپیای واشنگتن بود اما مانند یک عده خودخواه راحت طلب وطن فروش در ایران بی تفاوت از آنچه بر سر ملت مظلوم فلسطین می رود نبود و نگفت :

 « نه غزه نه لبنان جانم فدای آمریکا » بلکه بدلیل اینکه وجدانش بیدار بود و خود را محدود به مرزهای جغرافیایی نکرده بود بعنوان یک انسان آزاده جان خود را در راه شرف و دفاع از مظلومان فلسطین فدا کرد و در تاریخ ماندگار شد.                                     

راشل کوری با این حرکت شجاعانه خود چشم مدعیان دروغین حقوق بشر را کور کرد و همین حرکت انسان دوستانه و خداپسندانه  او موجب رسوایی بوق های رسانه ایی بی گانه و برخی مطبوعات وابسته به بی گانه داخلی شد که در خدمت دشمنان هستند و به همین دلیل  جرعت نکردند در مورد ایشان آنطور که شایسته حرکت شهادت طلبانه او بود پوشش خبری بدهند اما همان رسانه ها در رابطه با یک واقعه دروغین و ساخته شده توسط فتنه گران سبز «ندا آقا سلطان » گوش فلک را کر کردند .